چگونگی شروع تیم اصفهان


قابل توجه تیم اصفهان
تقریبا" میشه گفت که مالباخته های اصفهانی  پولهاشون تو جیب این آقایونه:  علی مختارملک آبادی با مستعار سینا حق دوست یا سروش ادیبان - سید مرتضی سجادی با مستعار مسیح رضایی - آرش نوزاد با مستعار دکتر یسربی - علی کرباسفروشان با مستعار شهریار کسروی- محمود وحدت با مستعار دکتر پیام - سیامک میربا مستعار جمشید ملک - سلمان بیات - قدسی-



داستان تیم اصفهان از اونجا شروع شد که بعد از فروپاشی سوئیس کش و موج شکایات از اصفهان.
 به اصفهانی های عزیز گفتند که شرکتی قرار است که به مالباخته ها ی سویس کش یک اعتباری بدهد و پشت این کمپانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است .



شخصی بنام مسیح که زیر مجموعه تیم سوئیس کش آرش نوزاد بود به سمت لیدر اصفهان منسوب شد .
و آرش به عنوان بالاسری مبلغ 700 هزار دلار به مسیح داد و مسیح 300 هزارتاشو به مالباخته ها داد و الباقی شو که 400 هزار دلار باشه را  برای خودش به نامهای دیگران سرمایه گذاری کرد.
وقتی خبر به لیدر های اصفهان و باغ بهادران و نجف آباد ووو رسید که میسح دزدی کرده است ، خیلی ناراحت شدند و چند نفری از او شکایت کردند . و شکایت خود را برای  سیستم سوئیس کش تنظیم کردند.
مسیح و سینا حق دوست به لیدر هاشون می گفتند که از بالا خیلی سخت برای ما پونت نقد میکند و باید خودتان سود خود را به پول نزدیک کنید. و باید جذب سرمایه کنید.
 آرش نوزاد حواسش به  اتیم اصفهان بود چون علی کرباسفروشان  بالای همه اونا قرار داشت و دائما"حساسیت خودشو نسبت به تیم اصفهان و علی کرباسفروشان نشان میداد.
آرش نوزاد عادت جالبی داشت به هر نحوی که می شد تیم ها را به خودش وصل میکرد و میگفت با من کار کنید .بعد ها گندش در می آمد و کسی هم حرفی نمی زد.
روزی آرش ارتباطی با  یکی از لیدر های اصفهان گرفت و گفت چرا حواله نمی زنید آبروی ما داره تو امارات میره - ما اینهمه تعریف شما را کردیم -  اصفهانی های از همه جا بی خبر گفتند که ما هر روز حواله میزنیم
اصفهانی ها فهمیده بودن چه کلاهی سرشون رفته و دارن پوند های مسیح را نقد میکنند وهرز گاهی هم مسیح پول میداد به علی کرباس که بگه داریم کار میکنیم .
میسح مارمولک دیگه تقریبا" گند کارهاش در آمده  بود. و آرش نوزاد گفت که برید از مسیح شکایت کنید و مردم رفتند وبعد آرش دید که دودش تو چشم گالف میرود صلاحی را جلو انداخت . بعد حسن صلاحی کجور اومد روی کار و کارشو درست کرد و همیشه و همه جا میگفت ما آنقدر قدرت داریم ...بعد داستان مسیح را برای تیم ها تعریف میکرد.
از اونجایی که لیدر ها یجوری در گالف  گ...ی بودند و آرش نمی توانست کسی را بیرون کند چون فردا برایش دشمن میشدند پس مسیح را برداشت و در جای دیگر گذاشت .و مسیح به کار خود ادامه داد.
آرش نوزاد آقای سینا حق دوست را بعنوان لیدر اصفهان منصوب کرد وسینا برای اینکه جای پای خودشو محکم کنه خودشو برای علی کرباسفروشان لوس میکرد و تا یک مدتی حواله های منظم به علی کرباسفروشان  میداد و سینا حق دوست شماره حسابی را برای ما اعلام کرد و گفت شهریار کسروی  سفیر کمپانی معظم گالف این لطف را کرده تا مشکلی مثل مسیح  در آینده بوجود نیاید و همه باید به این حساب حواله بزنند. حساب بنام غلامرضا مرادی بود همون محمود وحدت

آره عزیزان یه کانتینر پرونده از اصفهان داره میره برای ساری اون بچه هایی هم که فکر میکنن خودشونوبه مالباختگی  و موش مردگی زدند بدانند - خوب کاره دیگه - رفتن ساری یه زیر شلواری هم با خودشون ببرن - ضرر نداره