روزی محمود وحدت وبلاگی با نام
http://www.amirnikafrooz.blogfa.com/ را ایجاد کرد و این متن را نوشت ولی پشیمون شد و 24 ساعت بعد این متن را برداشت البته این مارمولک میخواست با این کار صاحب وبلاگ سراب را پیدا کند وخودش را برای آرش نوزاد چوس کند
( ببخشید کلمه ای بهتری برای ایشان پیدا نکردم ) و توری که پهن کرده بود بجای ماهی لنگه کفش صید کرد و صاحب این وبلاگ را علیرضا دوست معرفی کرد و مثل سگ و گربه بجون هم پریدند واین کار باعث شد هیچ کدامشان بهم اطمینان نکنند و هر روز یکی پس از دیگری در زندان همدیگر را ملاقات می کردند. و متن نامه به این شرح میباشد.
با تشکر از دوست عزیزی که این مطلب را برای ما فرستاده است .
بنام خداوند درهم كوبنده اراده ها
هموطنان عزیز ازامروز اخبار و اطلاعاتي از شرکت سرمايه گذاري گالف در ايران در اين وبلاگ فاش خواهد شد.كه اميدوارم پاسخ ابهامات و سردرگمي هاي بسیاری از افراد فریب خورده و یا در حال فریب خوردن باشد.
بديهي است نظرات عموم مردم و آگاهان اين عرصه و همچنين مسئولان حكومتي ما را در بهبود شرائط كنوني و نجات مالباختگان ياري خواهد كرد. آدرس میل و شماره تلفن خود را از طریق نظرات ارسال نمائید.تا در تشکیل انجمن آسیب دیدگان و مالباختگان در این سیستم ها اقدام نمائیم.
دوستان عزيز سلام
ابتدا لازم است يك مقدمه و تاريخچه راجع به اين شيوه از سرمايه گذاري هاي
كلاه به كلاه خدمتتان عرض كنم من كلمه كلاه به كلاه را كلمه مناسب تري نسبت به كلاهبرداري مي دانم چرا كه اين سيستم ها در ابتدا كلاهبرداري را تداعي نمي كند . بلكه در پايان كار نفرات آخر سرشان كلاه مي رود ببخشيد در واقع بدون كلاه مي مونه!
عارضم خدمت عزيزان كه حرف تكراري نمي زنم ديگه خيلي از شما ها اين چيزها رو مي دونيد كه يكي بود يكي نبود زير گنبد كبود در شرق دور يه سايتي طلوع كرد بنام سوئيس كش خارجيش هم اين شكليه swiss cache كه غروب اين سايت در خاور ميانه بود بخصوص ايران يعني نفرات آخر كه سرشون بي كلاه بود ايراني هم توشون بودند.
آره دوستان عزيز حالا يه عده بودند كه مثل ماها كه زانوي غم بغل كرديم مالباخته شده بودند و غم عالم تو دلشون بود يك سري از ايشون حتي كارشون به تيمارستان هم كشيد.
اما يك سريشون كه بچه زرنگ بودند از اين تجربه و شكست تلخ توشه راه كردند و گفتند بابا چيه ما از چشم بادومي ها كمتره ما هم يه سايت مياريم بالا خيلي خوشگل و كار رو ادامه ميديم.
بچه ها و دوستان عزيز نشون به اون نشوني كه يه سوئيس كش شد ۴۰ تا ۵۰ تا سايت سرمايه گذاري
ايراني نه نه..! ببخشيد به جون ننه بزرگم كه در قيد حيات نيست خارجي چون تو خارج ثبت شده و مدارك ثبت اونها هم با كليك كردن روي لوگو سايت قابل روئيته پس تو شروع كار اصلا" نگيد ايراني كه مردم از خريد جنس ايراني بدشون مياد همه چي خارجيش خوبه..! بعدشم تو اين بلاقانوني شركتهاي هرمي در ايران بگيرند. دهنمون رو مورد عنايت قرار ميدن پس بگيد خارجيه تا بقيه شو بعدا" بگم....
خوب اما ادامه ماجرا .... بچه زرنگهاي داستان قرار گذاشتن يه مقدماتي رو فراهم بيارن كه اين كار بتونه توي كشور پا بگيره قبل از ادامه قصه يه نكته به خيلي از دوستان كه دارن تحقيق راجع به اين سيستم ها مي كنن بگم. دنيا در رابطه با این صنعت كلاه به كلا تجربه و قدمت بيشتري نسبت به كشور ما داره و هر كشور در پيتي و يا پيشرفته اي لااقل ۱۰ تا از اين سيستم ها رو تجربه كرده.و مردمان اونها مثل هند با نزديك به ۱۰ هزار نتورك فعال و غيرفعال با اين قضايا آشنا هستند. بنابراين اين كه بعضي از اين حضرات اين اميدواري رو ميدن كه از كشور ما اين قضيه به بيرون مرزها خواهد رفت و با اين ترفند بسياري از مردم و مسئولان روتوجيه مي كنن بايد بگم اينطور هم راحت نيست كه با اين تجربه اي كه دنيا راجع به سابقه اين كارها داره بشه نتوركها رو به بيرون از مرزها صادر كرد. اين رو گفتم كه در نهايت شما دوستان كه به نظر سود مي كنيد پول هموطنان خودتون رو تو زندگياتون برديد و الكي براي خودتون توجيه شرعي و فتوا درست نكنيد.
خوب از قصه جدا نشيد ؛ داشتم مي گفتم كه بچه زرنگها تمهيدات كار رو در كشور تدارك ديدند. اول يه جلسه بين خودشون توي يه مكاني مثلا" لابي يه هتل(زندان اوین) گذاشتن تا كار رو برنامه ريزي كنند.
يكي شد مسئول تيم تكنيكال و قرار شد بره بيرون از كشور يه دامنه اي رو ثبت كنه و يه نرم افزار اين كار رو روي اون دامنه بالا بياره..... البته بعضي ها هم اصلا" بيرون نرفتن و همينجا قضيه رو راه انداختن مثلا" سرورشون توي يكي از روستاهاي نيشابور بود و يا يكي ديگه توي ساري سرور رو رو پشت بام خونش جا ساز كرده بود.
القصه نفر دوم گفت من آدم با نفوذ و موجه زياد مي شناسم بهتر تو چيدمان اولمون اون آدمها رو با تضمين به اين سيستم وارد كنيم .تا در مواقع لزوم با توجه به اين كه اين آدمها توي سود ميرن يه جورايي بعدا" پشت حمايت اونها ميشه حساب كنيم.
نفر سوم گفت من پول اوليه رو كه بايد بعنوان تزريق توي سيستم بياريم رو از طريق چند تا آدم مايه دار تامين مي كنم .
نفر چهارم گفت ته قضيه رو هم اگه مشكل پيش اومد ببينيم و يه وكيل معتبر و يا چند تا وكيل رو هم پشت كار داشته باشيم.
نفر پنجم گفت نفرات نتوركر رو كه آدم تو دست و بالشون دارن رو هم با offer وارد مي كنيم و تو ماههاي اول هم مراقبت مي كنيم كه پرداخت سود ها در زمان مناسب براي جلب اعتماد سرمايه گذاران محقق بشه
با هم تصميم گرفتن اسم قضيه هم بجاي نتورك كه تداعي كننده شركتهاي بي آبروي هرمي است به
invest تغییر نام بده و در ابتدا قضیه کاملا" به عنوان سرمايه گذاري جا بيافته. كه عضو گيري به عنوان يه مسئله حاشيه اي تحت عنوان كار براي جذب سرمايه و كميسيون گيري مطرح بشه.
مي بينيد دوستان شما دقيقا" در نتورك زندگي در اين دنيا رو تجربه مي كنيد .چرا كه اين دنيا و اين پير زن مكار خودش رو براي اينكه تو دل ما جا كنه و به هوس بندازه با آرايش خودش و با نقاب يك عروس زيبا خود رو به آدم ها قالب مي كنه و اين كاري است كه شيطان هم با ما آدمها مي كنه ...! حداقل چيزي كه توي اين نتورك عايد همه ميشه اينه كه خيلي خوشگل همه كارهاتون رو تعطيل مي كنه و ياد همه چيزهاي مهم زندگيتون رو از ذهنتون مي بره و از شما يك آدم مهار شده با افسار پول و جذب سرمايه بيشتر مي سازه .... خوابهاتون و روياهاتون با بيداريتون ديگه فرقي نداره . همه چيز پشت شيشه و ويترينه و به نظر كاملا" در دسترس مياد .......
خوب خيلي تو معنويت صحبتهام غرق نشيد.
فقط داستان رو دنبال كنيد تا تولد يه كمپاني معظم رو براتون در ادامه مطلب توضيح بدم.
دوستان عزيز تولد كمپاني معظم بدون عظمت گالف يا بهتر بگم راه آسمان (skyway) فرو رفته در زمين را به شما تبريك ميگم.
خيلي از شماها هنوز هم بدنبال صاحبان كمپاني مي گرديد تا حقوق از دست رفته خود را مطالبه كنيد. غافل از اينكه اين كمپاني چيزي به غير از امیر نیک افروز نبوده. با گذشت زمان شما اين سايت را تبديل به كمپاني كرديد. و حالا كلي آدم خورده و نخورده گائيده و زائيده اين صنعت نصف و نيمه در كشور ماست . آدمهاي سود جوئي كه لباس آدمهاي عليه السلام رو پوشيدند و با جملات فريبنده كه" آقا ما بايد بواسطه اينكه كشورمون تحريم هست به اين شكل ارز آوري غير نفتي داشته باشيم. " عوامفريبي در سطح عموم و آحاد ملت انجام دادند. حالا كجا رفتند. شما كه مي گفتيد بسيجي بايد وسط ميدون باشه الان كجائيد؟ خودتون رو نشون بديد و بيائيد توي دادگاهها جواب قاضي و مردم مالباخته رو بديد.
آقاي محترم قبل از اين ، و فراري و كلاهبردار بعد از اين ..... ، خصوصا شما آقاي نیک افروز كه مي گفتيد اينجا فضاي لذت و fun حاكم است . الان ما ديگر به چشم خود اين فضاي لذتبخش را مي بينيم . و كاملا" درك مي كنيم . به به چه فضاي زيبايي ..! من مالباخته او مالباخته و دوست بالاسري كه ديگر حتي زنگ هم نمي زند. و در ترديد اينكه آيا سود بدست آمده را به صاحبانش يعني زير مجموعه مالباخته برگرداند يا نه در حال دست و پا زدن است. صحراي محشري است دادگاه جرائم اقتصادي ان شاء الله قسمت همه شما هم بشه بالاسري ها عزيز ، اين رو از طرف من به عنوان دعا تلقي كنيد نه نفرين چرا كه مي دانم در اين دنيا جواب دادن بهتر از اون دنياست . دلتون رو صابون نزنيد كه خورديد و رفتيد. هر چي خورديد. پس خواهيد داد چون وعده اش داده شده است . دوستان من با هم باشيد و همديگر رو متهم نكنيد. دستهاي اصلي را بايد قطع كرد. هرچي تا الان گرفتيد سودتون بوده اصل پولتون را به طور كامل طلب كنيد. و در گرفتن حقتون كوتاه نيائيد .
