بررسی نظرات سیستم آقایان نیک افروز - اباذر - سینا - نوزاد - احسان کریمی و دارودستش

ناشناس:
با عرض سلام و خسته نباشيد به خدمت مديريت محترم وبلاگ و عزيزاني كه همچنان در گير عواقب اين سيستم كلاه برداري ميباشند.

آقاي نيك افروز بزرگ ترين اشتباه شما اين است كه همه را خر فرض ميكني و خودت را خيلي با هوش.البته اين اعتماد به نفس شما را مي رساند كه با همين اعتماد به نفس سر اين همه آدم را كلاه گذاشتي.آقاي نيك افروز يك اشتباه يك اشتباه است حالا اگر براي اون يك اشتباه هزار تا دليل بياري مي شود هزارويك اشتباه. بس كن حيا كن.چرا نمي خواهي قبول كني كه به آخر خط
ادامه مطالب : کلیک کنید


رسيدي؟ماشاال...هزار ماشال...انقدرگند بالا آوردي تو اين سيستم كه اگه خوش شانس باشي توسط قانون مجازات ميشي چون خيليها منتظرن ببينن كه قانون چه تصميمي برات ميگره كه اگه اين تصميم اونارو راضي نكنه مطمئن باش كه خودشون كارتو يكسره خواهند كرد.تو ادعا ميكني كه جزو سخنرانان نبودي در صورتي كه دو سه ماه قبل از سمينار دبي در جلسه اي گفته بودي كه يكي از سخنرانان اين سمينار هستي و گفته بودي كه قراره 1 ساعت صحبت كني و گفته بودي كه فعاليت در بخش دبي به عهده خودته(خوشبختانه فايل صوتي شما موجود ميباشد) سعي كن مرد باشي البته انتظاري بيشتر از اين از امسال تو نيست چون امسال تو براي پول و فرار از مجازات حاضرن همه كسشونو بفروشن اين كه ادعا ميكني كه صداي دكتر حلتم هست و صداي فلان كسكم هست بله كه هست چرا سفسته ميكني؟دكتر حلت مگه راجع به گالف صحبت ميكرد؟ اما جنابعالي راجع به گالف صحبت ميكردي.آقا امير شما كه 1000 تومان در گالف نگرفتي پس چطور زندگي ميكردي؟نكنه هوا ميخوردي و كف ميريدي كدوم آدم عاقل باور ميكنه كه تو 18 ماه در تمام جلسات گالف مجاني وراجي كني .همونطور كه ميدوني علي كرباسم دستگير شده و آرشم راهي جز تسليم شدن نداره اگه اونا تودادگاه باشن بازم ميتوني ننه من غريبم بازي در بياري؟ واما راجع به ترمو هاس .تو و اون رضا ايرانمنش كراكي ادعا ميكرديد كه ترمو هاس آلماني هستش .در حقيقت شركت اصلي ترمو هاس آلماني هستش اما شما سايتي با نام اون بالا آورديد چون هيچ شركتي تو هيچ كجاي دنيا پلني براي نت ورك نداره. در ضمن همون آقاي بنيادي رفيق شيش آقاي صلاحي هستش كه اونم سر وقتش بهش ميرسيم.آقا امير قبول كن كه به آخر خط رسيدي .كي شما فكر ميكرديد كه صلاحي دستگير بشه؟علي كرباس خودشو معرفي كنه؟خود تو 40 50 روز ذر زندان ساري باشي و اصلا پرونده از دست باج بگيراي مفاسد اقتصادي بياد بيرون؟ آقا امير به چند سوال من جواب قانع كننده بده و طفره نرو.چرا به محض اينكه تو ورضا كراكي دستگير شديد ترموهاسم تعطيل شد ؟مگه آلماني نبود؟تو كه ادعا ميكني بعد از همايش اسوه از گالف جدا شدي پس چي شد كه تو هتل استقلال راجع به گالف صحبت كردي به طوري كه اباذر خودش كپ كرده بود و بال بال میزد . هي ميگفت يكي بره اميرو بياره پاين.خودت مگه تو جلسات مختلف نمي گفتي كه هرجا كه بحران بود من رفتم و حلش كردم؟واينكه آقا امير واقعا تو اين 18 ماه هيچ پولي از سيستم نگرفتي؟ (چه از كرباس-اباذر-آرش و....)

amirnikafrooz گفت...

در مورد اینکه من توی اون 18 ماه وقبلش و بعدش و الان و در آینده چطوری زندگی کردم و میکنم که از 10 سال پیش توی گالف بودم و الانم از گالف درآمد دارم و در آینده هم از گالف دوباره درآمد دارم !!! در مورد پر رو بودن و .... هم اگه جواب دادن به توهمات و دروغ های حنابعالی پرروییه بله من آدم پررویی هستم . در مورد دادگاه هم به زودی همه چیز روشن و مشخص میشه و جهت اطلاع شما هم من با بسباری از دوستان شما در ارتباط و تماس هستم و خیلی ها فهمیدن که پولهای گالف کجا رفته . آدمهایی مثل شماها که حتی جرات ندارید با اسم خودتون پیام بزارید . در آخر هم ظاهرا" با این همه اطلاعاتی که شما از همه جلسات گالف و اباذر و علی کرباس و متن جلسات و ..... دارید قطعا" جز 4-5 نفر اول این سیستم بودید که البته این خیلی واضح و مشخصه . که اگه دستگیر شدید که عذذ وثیقه شما نشون میده که کاملا" بی گناه هستید اگه هم که فراری هستید که حتما" دستگیر می شیدو پول های بالا کشیده رو پس خواهید داد .
شما هر وقت جراتشو پیدا کردی که اسم خودتو اینجا بنویسی معلوم میشه که مالباخته هستی که البته با درآمد 2 میلیاردی بعید میدونم مالیاخته باشی

اباذر گفت:
بسم الله الرحمن الرحیم
اباذر هستم
خدمت جناب آقای نیک افروز سلام عرض میکنم . الحمدالله هنوز زنده ام .
شما و دوستان قدیمی من، این مطلب را بهتر از هر چیز میدانی که اباذر هر چه که بود، نه سیستمش به نتورک میخورد و نه عقایدش . و اگر کاری کردم و حرکتی انجام دادم به واسطه لقمه های حرامی بود که در شکم بنده کرده بودید- هیچ کسی و هیچ موجود زنده ای تو را نمی فهمد . تمام کسانی را که در این تار تنیده بودی به دام افتاده اند.(سرمایه گذارها ) چون بسم الله اش تو بودی.
شما فردی با استعداد و باهوش وبا درایت و محافظ کار هستید. مسلمان و نا مسلمان نمی شناسی . همیشه به این فکر میکردم که چرا حاج حسین مقدم به دام تو افتاد. اون که مرد نماز و روزه بود اون که، از خیلی ها اعتقاداتش بهتر و بیشتر بود چرا ... چون شیطان بزرگه در کنارش بود. نمی خواهم در مورد حاج حسین صحبت کنم. میخواهم شخصیت متزلزل تو را به خودت بفهمانم . میخواهم مطلبی را بعنوان دوست قدیمی برایت باز کنم .غریب به یک سال و نیم است که از بسته شدن گالف میگذرد. باید خیلی چیز ها را قبول کرد باید خیلی از گناهان را چه خواسته و چه ناخواسته قبول کرد . شاید من کسی را اجبار نکرده باشم که بیاید سرمایه گذاری کند و در تمام مشاوره هایم گفته بودم به اندازه موبایل تان ریسک کنید. ... ولی چشممان را بسته بودیم البته توقعی هم نیست چون وقتی کسی لقمه حرامی در شکم خود کند، چشمانش کور و گوشهایش ناشنوا و و بینشش بسته خواهد شد. ( امام حسین ) - در وبلاگ نظر گذاشتن مانند شمشیر کشیدن و جراحت وارد کردن است . نمی دانم چرا دست از نوشته هایت بر نمی داری. تنها کاری که میتوانیم بکنیم این است که گناه خودمان را به گردن کسی نیندازیم .

 جرمت به نهایت است ، اما بپذیر
آنجا نپذیرند ، تو اینجا بپذیر
گر قدر جویی هنوز آدم هستی
ای دوست بیا و کار خود را بپذیر

خیلی ها صحبت کردند و کاریکاتور کشیدند و حرفهایی زدند که شاید فرا خور حال خودشان و خانواده شان نبود ولی واقعیت این نیست که رسانه ها میگویند . هر کسی را گرفتند و به زندان انداختند در اعترافاتشان نوک پیکان را به غایب نشانه گرفتند . این طبیعت بشر است که دست و پا بزند . ولی دوست من – عزیز دلم اباذر زنده است . آرش نوزاد زنده است . علی کرباسفروشان زنده است . حمید علوی و احسان کریمی و حمید مظفر و خیلی های دیگر زنده اند . هنوز نفس میکشند وبرای خود دفاعیاتی دارند. همه در این کار مقصر بودند یکی کمتر و یکی بیشتر. اگر بخواهیم ریشه یابی کنیم استارت این سیستم را حضرت عالی زدید. هنوز هتل سیمرغ و برج افرا و اون دلقک بازی هایی که در میاوردی ... راستی سردار محسن چطوره .. هنوزام با حاج علی فضلی چایی میخوری ... هنوز با آيت الله العظمی صلاحی (مدظلهالعالی) نشرو حشر داری باز وکالت قبول میکند...هیییییی نیامدم گله کنم ...
از مکر تو چرخ را، گریبان چاک است
ازدست تو ناله ها که بر افلاک است
در محفل می کشان، تو ساقی بودی
اینگونه مگو دامنم از می پاک است

تو که تا دیروز بمب اباذر بودی و اباذر امین تو – خرید هایت را با اباذر انجام میدادی – حالا چه چیز هایی خریدی بماند ... نیومدم بازار – هر کسی خودشو بهتر میدونه چنده . مسافرت هایت را با اباذر میرفتی .... عشقو حالت با اباذر میکردی چی شده دیگه چشم دیدنشو نداری و برای گرفتنش لحظه شماری میکنی تو که میدونی یکی از بگ....ا رفته های این سیستم من بودم توکه میدانی تمام زندگی ام را از دست دادم . اگر کسی فکر میکند مالش تو زندگی من است من را واگذار کند بخدا اینجوری تکلیف من روشن تر است . چون چیزی برای از دست دادن ندارم. . امیر دوست من از عذاب خدا بترس . عمر ما خیلی کم – ما ابدی نیستیم .

نقش تو در این کار هویداست رفیق
پر رنگ تر از بقّیه ی ماست رفیق
سوگند ابوالفضل تو بی فایده است
زیرا دم آن خروس پیداست رفیق

بخدا قسم نمی خواهم افشاگری کنم ولی اینقدر این و آن را مقصر نکن . مثل اینکه یادت رفته وقتی آرش تماس میگرفت چه با تواضع صحبت میکردی حالا شمشیر بدست گرفتی و ندای پاکدامن بودن بخود میزنی.

اینقدر به بیگناهی اصرار مکن
با چهار هزار شاهد اینکار مکن
هر چند توقع بعیدیست ولی
جرمت بپذیر و دیگر انکار مکن

امیر عزیز – تنها راه نجات صادق بودن است .هر کس نداند من تو را از مادرت بهتر میشناسم . من سلول به سلول تو را درک میکنم . هر کار که خواستید کردید با هر که خواستید نشست و برخواست داشتید وبرای گم کردن انگ خود برای دوستانت اباذر را متهم به آدم فروشی کردید. چرا ? چون اباذر گرفتار نشد. امیر عزیز من تو را خوب میشناسم قبلا" هم به تو گفته ام .چند وقتی ایست که زبان درآوردی نمی دانم پشتت به کی گرمست ولی اگر شخص دوم مملکت هم باشد همین مردم زبانت را در جایی میکنند که خودت هم باور نمی کنی . این را بدان حکم نهایی را قاضی نمی دهد این مالباخته ها هستند که حکم را صادر میکنند. در جواب دادن در نظرات پروا نکن . حیا داشته باش . روزی میرسد این پازل تکمیل میشود و من هم هستم و همه ما در کنار هم می ایستیم و آن روز خیلی نزدیک است . حتی ضامنی و قدملی ها و داوودی ها کامروا ها و صلاحی ووووهمه باید بیایند جواب دهند .
خوب است خموش باشی و دم نزنی
گندی که بپا نموده ای هم نزنی
بهتر که به نامه های بی ربط، گره
بر پیکر این کلاف درهم نزن
خدا عاقبت تو و خانواده ات را ختم بخیر کند انشاء الله


amir nikafrooz گفت...
سلام بر دوست قدیمی آقا اباذر - در موردشناختن سلولهای من باید عرض کنم که الحمدلله از اونجایی که افتخار همنشینی با شما رو زیاد داشتم این شناخت سلولی کاملا" 2 طرفه هست و من هم همیشه به این فکر میکنم که چه جوری گول برخی از دوستان که پدرشان معاون وزیر بود و نماینده بنیان حمایت از نخبگان بودن و به کت شلوار چرم !!!! علاقه داشتن رو خوردم . اباذر جان لطفا" در پاسخ دادن به سوال دوستانی که در مورد همایش هتل استقلال و سورن و .... از من سوال می پرسن کمک کنید که جواب دقیق تری ارائه کنیم .

amir nikafrooz گفت...

در مورد مردم هم کاملا" موافقم از اونجایی که ما فراری نیستیم و توی شهر در وسط مردم زندگی میکنیم و با بسیاری از دوستان و مالباخته ها هم در تماس هستیم اتفاقا" موافقم با این نظر که خیلی ها منتظر هستند ببینند حکم آدمهایی مثل ........... در نهایت چه خواهد شد .
دوستان عزیز این رو هم بدونید که با مظلوم نمایی و فریب خورده نمایش دادن خود و مالباخته نشون دادن نمی تونید از مجازات قصر در برید .
در هر صورت در آینده همه چیز روشن خواهد شد . من هم دیگه به هیچ نظری پاسخ نمی دم . چون کسی که خودشو به خواب زده باشه نمی شه بیدارش کرد

amirnikafrooz گفت...

اول خیلی خیلی تشکر میکنم از مدیریت جدید این وبلاگ که مطالب دلمونو رو آپلود میکنن.
من در ارتباط با نظر جناب علی رضا دوست که فرمودن(اباذر هر چه که بود، نه سیستمش به نتورک میخورد و نه عقایدش . و اگر کاری کردم و حرکتی انجام دادم به واسطه لقمه های حرامی بود که در شکم بنده کرده بودید) از ایشون چند سوال داشتم
1.نقش شما در همایش اسوه و کلاسور و هدایای تبلیغاتی که شما تهیه کرده بودی چی بود,یادمون باشه تا اسوه هنوز پولی بالا نیومده بود که در شکم شما رفته باشه
2.نقش شما در 4 مهمانی بزرگ سورن و اینکه تمامی هزینه هارو شما پرداخت کرده بودید
3.نقش شما در همایش حرکت (اگه یادت باشه همجا میگفت علی کرباس ترسو ست و گردانده همایش شما بودی)(فایل صوتی موجود است)
4.همایش 1200 نفری هتل استقلال و مجوز جعلی کانون نخبگان و اینکه فقط شخص شما عنوان کردی این همایش زیر نظر وزارت اطلاعات هست.
5.یادم همایش دبی شما 2 هفته زودتر از بقیه رفتی و تو دو روز همایش مدیریت با شما بود لطفا نقشتون رو بگین.
6.من خیلی علاقه ای ندارم مسائل خصوصی کسی رو عنوان کنم ولی اگه خودت خواستی میتونی راجه به منشی دفترت,خونه مجردیت تو ولنجک , دبی و ...
اما مهمتر از همه اینه قبل از اینه با من آشنا بشی شمادر سوییس کش به همراه آرش نوزاد میلیاردها تومان از مردم کلاهبرداری کردی و به اوین هم رفتی و در ادامه در گالف هم یار و شریک آرش نوزاد بودی و به گفته شهرام امیری دفتر دارت و حسابدارت بیش از ۵۰ درصد از حواله ها را با هماهنگی آرش برای خودش بر میداشتی .مطلب راجع به شما زیاد هست ولی فعلا اگه دوست داشتی
توضیح بدی ممنون میشیم.
منتظریم

ناشناس گفت...

چند نفری در خصوص هتل استقلال و میهمانی های دیگر نظیر سورن، سوال داشتند که این مهمانی ها برای چه گرفته شد.
البته این مطالب را مینویسم بخاطر این که آقای نیک افروز از من خواستند که جواب دهم . از اونجایی که بنده دوستم آقای نیک افروز را خوب میشناسم حتی این سوال هم ایشان مطرح کردند با لحن دیگری و فینگلیش تایپ کردن . بنده گفته بودم این موضوع ها را هم نزن خودش گوش نکرد و توضیحاتی از اول تا وسط این ماجرا را برای شما خوانندگان عزیز باز میکنم

آقای نیک افروز عزیز چند بار این مطلب را در وبلاگ های متعددی دیده ام که عنوان کرده بودید که پدر بنده در وزارت اطلاعات مشغول به کار بوده . خوب که چی!! آیا فکر نمی کنی برای این حرفها دیگر دیر است . این حرف جرمی را ثابت میکند؟ . بنده در کدام جلسه برای مشاوره کردن این جمله را مطرح کرده ام. خواستم بگویم که دستو پا نزن .. پسرم این یک باتلاق است با کلید اف 5 خودت را برای دیگران لوس نکن .

اینها را میدانم چون زاویه تخریب حضرت عالی از این گونه اراجبف هست. چون نمونه هایش را می توان در مورد تخریب آقای صلاحی بررسی کرد . حضرت عالی از اون طرف دوست صلاحی بودید و از طرف دیگر سایت افشاگری برای صلاحی الم کرده بودی. و با نشان دادن پرینت های وبلاگ صلاحی را به چالش انداخته بودید . خودت بهم گفتی یادت هست. دوست داشتی صدایت را برای وبلاگ می فرستم . و اولین نفری که پسوند کجور وعنوان کردن برادر ایشان را مشاور ریئس جمهور ، در وبلاگ های متعدد شما معرفی کردید.

چشم به دیده منت در مورد هتل استقلال و میهمانی های سورن برای شما مینویسم . اون دسته از لیدر هایی که در مورد این ماجرا اطلاع دارند با ذکر نام شان خواهشا" نظر دهند. چون یا باید ساکت شویم یا ....

دوست دارم از اول این ماجرا برایتان بنویسم. بخدا سوگند میخورم که تمام این مطالب عین حقیقت است و هر کس به غیر از نیک افروز نظری داشته باشد برای من حجت است و هر کس که این ماجرا را میداند میتواند در مورد صحتش نظر دهد.

روزی خانمی به به بنده تماس گرفت و من را برای سیستم سوئیس کش مشاوره کرد. بنده هم مثل خیلی های دیگر در خصوص این شرکت تحقیق کردم و به نتیجه خاصی نرسیدم - دست به دامان اسخاره واستشاره شدم از اونجایی که همش خوب در آمد تصمیم به سرمایه گذاری گرفتم . پولی برای سرمایه گذاری نداشتم پس مجبور شدم به فروش خانه ام ... چند ماهی سود گرفیم . روزبرای گرفتن سود به اون دفتر رفتم . بعد از رسیدن به دفتر از شانس خوب ما ماموران ریختند و بنده و چند نفری را دستگیر کردند و یک ماه بعد سوئیس کش پایئن رفت . بنده هم مثل خیلی های دیگر همه زندگی ام را از دست داده بودم .

شاید بگویئد چرا از آرش نوزاد شکایت نکردم چون هیچ ابولبشری نمی توانست کاری کند که من خانه ام را بفروشم . بغیر از خودم . من گول خوردم و این نوزاد نبود که من را گول زد این طمع من بود .طمع کردم و طمع یک برنامه از قبل تعریف شده برای طراحی انسانهاست . یک موجودیست که با انسان در کالبد انسان خلق میشود و با انسان هم از دنیا میرود. بگذریم

معرف بنده خانم هاشمی مهر بود. که ایشان هم در تیم آقای آرش نوزاد مشغول بکار بودند. چند ماهی گذشت. آقای نوزاد به من گفت که یک سیستم جدیدی آمده و این سیستم مو لای درزش نمی رود . ما رو دعوت کردند به هتل سیمرغ . تقربیا" همه مدعووین از تاب لیدر های سوئیس کش بودند به آرش گفتم که قضیه چیه . گفت سیستم مال سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است . بنام گالف. رفتیم و نشستیم آقایی آمد با محاسن بلند و با چهره مووجه – کت و شلوار با لباس ....

دیبلماتی همون یقه شیخی خودمون. (حاج سردار مقدم ) – و شخص دیگری هم با اورکت با لباس سفید دیبلماتی اون هم بود( حاج امیر نیک افروز همون اشکان سپهری و یا کمیل خودمون ) نیک افروز اون مراسم را هدایت میکرد. هرز گاهی خانمش تماس میگرفت و ایشان خیلی موعدبانه اون یکی دستش را کنار دهانش میگذاشت و تقریبا" توری که همه بفهمند و میگفت : سلام سردار ما العان تو جلسه هستیم خدمت سردار محسن عرض کردم . خدمت میرسیم .....التماس دعا... از این جور دلقک بازی ها... بگذریم .

از مقدم سوال شد گالف کی بوجود آمده است و چرا الان شما به ما پیشنهاد دادید ؟ ایشان در جواب گفت که ما قبلا" به آقایون مطرح کرده بودیم نگاهی به چپ و راست خود کرد و گفت خوشبختانه ایشان در این جلسه حضور دارند

از مقدم سوال شد پشت این گالف چه کسی است ؟ و ایشان در جواب گفت باز سوال سخت پرسیدید . هستند آقایونی که شما را ساپورت کنند و بتوانیم قانونی در این کشور کار کنیم .

از مقدم سوال شد چه کار هایی گالف انجام میدهد ؟ و ایشان در جواب گفت : در زمان جنگ وقتی که ما در تحریم بودیم بسیاری از کمپانی ها به ایران کمک میکردند ، یکی از این کمپانی ها شرکت گالف بوده .

از مقدم سوال شد پشت شرکت گالف چه شخص است آیا نیروی انتظامی هم هست ؟ و ایشان در جواب گفت که شاید باشد

از مقدم سوال شد که پشت این سیستم چه شخصیتی است و مقدم جواب داد و گفت که . حالا --- دوستان سوالات سخت نپرسند) ولی این تور به گم اگر شخص اول مملکت نباشد شخص دوم مملکت هست .

از مقدم سوال شد : یعنی آقای هاشمی رفسنجانی . ایشان لبانش را می فشرد و سرش را چند بار مثل بچه ها به چپ و راست تکان میداد و میگفت . باز سوال سخت پرسیدید. خلاصه ایشان در عرایضشان به این نکته اشاره کرد که شرکتی است به نام گالف که زیر نظر سپاه هدایت میشود .

و جناب نیک افروز خیلی سریع ختم جلسه را اعلام کرد چون ایشان گفت که با سردار محسن قرار دارد. حالا این سردار محسن چه خری بود من نمی دانم . بعد از جلسه بنده و آقای نوزاد با هم صحبت کردیم و ایشان گفت نظرت چیست گفتم نمی دانم ولی اگر دولت بخواهد این کار را قانونی کند خیلی خوب است . حد اقل خیالمان راحت است .همهمه ای به پا شده بود و بچه ها میگفتند که خدارو شکر که دولت میخواهد نتورک جدید و قانونی بر پا کند قافل از آنکه همش حیله و کلک امیر نیک افروز بود.

جلسه دوم : چند روز بعد دعوت شدیم به جلسه دیگر در درکه که میزبان این جلسه هم آقای نیک افروز بود.(( آقای نیک افروز ببخشید خودت خاصی هم بزنم بنده تا وسط گالف مینویسم اگر کوتاه نیامدید تا آخرش مینویسم تا اون کسی که العان پشتش قایم شدی و بخاطر اون زبان در آوردی و مینویسم حضرت عالی را بهتر بشناسد. شاید هم باید بنویسی که من هم بنویسم . الله اعلم )) در مورد این جلسات حرفی داری بسم الله این جلسات استارت هایی بود برای سورنها و استقلالها فکر میکنم دیگر باید سرت را از زیر برف بیرون بیاوری....

داشتم در مورد جلسه درکه میگفتم . البته من کمی دیر رسیده بودم ودوستان پذیرایی شده بودن . فکر میکنم سی نفری بودند دوستانی که آنجا بودن با ذکر نامشان تائید کنند. چون برای قایم شدن دیگر دیر است . چون این روزها خیلی زود دیر میشه .

البته حاج حسین مقدم در اون جلسه نبود و آقای نیک افروز عذر خواهی کردند و گفتند که حاج حسین مقدم جلسه داره با حاجی بزرگه. حالا حاجی بزرگه کی بوده خدا میدونه و در اون جلسه هم از گالف صحبت شد و به لیدر ها گفته شد که خواهشا" به کسی نگن که گالف برای سپاه چون حاجی بزرگه ناراحت میشه..

جلسه سوم : چند روز بعد باز مارو دعوت کردند به جلسه دیگر در رستوران جوجک در اول خیابان شاهین جنوبی واقع در آیت الله کاشانی.

(( دوست عزیز دیگه نگی چون بابام تو وزارت اطلاعات بوده تو منوگول زدی - بنده اون موقع شما را نمی شناختم - این شما بودید با جلسات متعدد با سردار های دروغین سر یک مشت انسانهای متضرر، از سیستم قبلی را کلاه گذاشتید. من که کاووسی سوئیس کش را نمی شناختم ولی شما میشناختید. من که تو عمرم یک وبلاگ هم بلد نیستم بزنم ولی شما دوست عزیز سایت سرمایه گذاری زدید. اون سایت را نه آرش نوزاد زد و نه علی کرباسفروشان و نه هیچ کس دیگر.اون سایت کار خودت بود – پولش را تو دادی – پنل ادمین دست تو بود- باور نداری برو ساری از ظامنی بپرس. باز داری هم میزنی . سعی کن دهنتو ببندی . من که بشما گفته بودم نظر نزار – پسرم مطمئن باش اگر بخواهند جرم شناسی کنند آرش نوزاد بعد از توست . پس کوتاه بیا . این وبلاگ با وبلاگ های دیگر فرق میکند . این وبلاگ آتشی در گلستان است . بنده هیچ محدودیتی برای نوشتن ندارم این تو هستی که باید در این گلستان کوتاه بیایی..))

اباذر بود علی کرباس بود نوزاد بود فرهاد جعفری بود و شاید پنجاه نفر دیگر هم بودند - میزبان و مجری و برنامه ریز آقای امیر نیک افروز بود . حالا پولش رو از کجا میگرفت من نمی دونم احتمالا" هاشمی رفسنجانی میداده . سخنران : سردار اون موقع حاج حسین مقدم . من یک مطلبی در خصوص حاج حسین مقدم خدمت عزیزان عرض کنم که ایشان بطور صد در صد حاضرم شهادت دهم که گول آقای نیک افروز را خورده است و این بنده خدا ملعبه دست این بشر دراز قد قرار گرفته است . مقدم اشتباه کرد همین طور که من اشتباه کردم و همین تور سی و پنج هزار نفر اشتباه کردند ولی این چاه را کسی نکند بغیر از امیر نیک افروز. و جالب است دوستان این را بدانند که برای پر کردن این چاه با سپاه طرح همکاری ریخته و از این به بعد در ضمینه وبلاگ های سیاسی فعالیت میکند و با دستمال اینگونه صورت مسئله را پاک میکند. ( خدا پدر شهیدت را رحمت کند شاید بخاطر اون است که خیلی از مطالب را عنوان نمی کنم )

سوالات تقریبا" تکراری بود وتمامی جوابها چسبیده میشد به سپاه پاسدارن (بخش اقتصادیش ) تمام این سوالات و جوابها را در قسمت بعد یعنی همایش اسوه خدمتتان عرض میکنم . در اینجا دوست دارم کسانی که در این جلسه حاضر بودند با ذکر نامشان سوالاتی که شد را جواب دهند .آقای نوزاد شما هم بودید بسم الله - ظاهرا" اگر حرف نزنید امیر حرف میزند مسبب اصلی این سیستم. (( امیر عزیز اینجاشو نخونده بودی فکر کردی همه مردن و تو فقط زنده ای که ابراز میکنی. العان کجا هستییییییی .من که نبودم - خفه شده بودم - صحبتی از من نبود . تو این افعی خاموش را بیدار کردی . میدونی امیر بعضی موقع ها جواب یک سوال را با یک کتاب میشه داد. من برای اینکه بگم سورن چی بود و هتل استقلال چی بود باید یک کتاب بنویسم پس از این به بعد دیگر سوال نکن چون اگر ادبیات خودت را هم عوض کنی در نظرات باز من میفهمم . تو حتی سوالات در نظرات وبلاگ را با امین ابراهیمی اشتباه میگیری... خبلی اح....ی .. بچه باهوش ))

قبل از این که من بخواهم جلسه چهارم را مطرح کنم میخواستم این را بگویم که جلسات متعددی دیگری هم بود که ما را دعوت نمی کردند و تیم های دیگری دعوت میشدند .بعد از این که همه لیدر ها پخته شدند و بعبارتی مثل پینوکیو خر شدند حرکت بعدی آقایون همایش تالار اسوه بود.
جلسه چهارم : مکان برج افر طبقه 7 .

قسمت چهارم


مکان بسیار زیبا و دل انگیزی بود میگفتند که دفتر شخصی حاج آقاست . کسانی که در آنجا بودند اباذر – حمید علوی – حمید مظفر –حاج احسان کریمی – و چندین نفری که من نمی شناختم حدودا" 12 نفری بودند. حاضرم قسم بخورم هیچ یک از اون آدمهایی که آمده بودن در اون جلسه لایه های زیرین سیستم را نمی فهمیدند یعنی نمی دانستند که امیر نیک افروز پشت این قضیه است .و در آن جلسه ما گفتیم که سابقه داریم و نمی توانیم کار کنیم و حاج مقدم عرض کرد که ما پرونده های شما را درست میکنیم . و سوالات تکراری – فضا فضای معنوی – آقای نیک افروز هم هی میرفت و می آمد و با سردار محسن تلفنی صحبت میکرد . احتمالا" باید ازسوپر مارکت خریدی میکرد.

جلسه پنجم : تالار اسوه : حدودا" چهار صد نفر از اقسا نقاط ایران دعوت شده بودند . از یزد – شیراز – اصفهان – خطه شمال کشور- گلستان – ساری – و خیلی جا های دیگر . عزیزانی که در این جلسه حضور داشتند میتوانند نظر بگذارند و صحت این همایش را مطرح کنند .

تالار برای نیرو مقاومت بسیج بود . وقتی رفتیم داخل با سلام و صلوت آقای نوزاد به من خوش آمد گفت و بنده را هدایت کرد به پایئن . و آقای نیک افروز با تیپ بسیار زیبا و مذهبی به ما خوش آمد گفت و موبایل ها را ایشان تحویل گرفت و بنده و همراهان را به قسمت صبحانه هدایت کردند. بعد از صرف صبخانه به داخل سالن رفتیم

مجری برنامه آقای کربلایی بود و گفتند که ایشان مجری تلوزیونی شبکه قرآن می باشد. که بعد ها متوجه شدیم ایشان هم اون کربلایی شبکه قرآن نبوده. سپس جناب دکتر اسدیان عضو تیم فارکس ایران در خصوص فارکس سه ساعتی صحبت کرد. و بصورت آنلاین ( اتصال به اینترنت ) حدودا" 50 دلار سهم خریداری کرد و در عرض این مدتی که صحبت کردند این مبلغ دو برابر شد. و خیلی ها را به این باور رساند که با سرمایه های خرد میشود کار های بزرگ انجام داد. و نوعی گفت که یکی از شاخه های کمپانی های بزرگ بازار فارکس میباشد که گالف هم از این نوع شاخه ها دارد.سپس بصرف نهار و نماز همه به بیرون سالن رفتند.و تویوتای سپاه با پلاک سپاه غذا آورد و بعد از صرف غذا و نماز به سالن رفتیم . جناب آقای خسروی نماینده ولی فقیه در امور استانها در خصوص احکام سلف توضیح داد و ایشان گفت اگر با این سرمایه گذاری کار شود حتی اگر 40% هم سود کند و 20% به شما دهند کاملا" شرعی میباشد . که بعد از برسی های انجام شده متوجه شده ایم که اصلا" ایشان نمایند ولی فقیه نبود و، تازه طلبه ای ، بیش نبوده است. و به ایشان هم دروغ گفته بودند. البته مقصر خود این جوجه طلبه بوده بخواطر این که اون موقعی که ایشان را معرفی کردند میتوانست بگوید که من نماینده فلان نهاد نیستم و اصلاح میکرد.

و در انتها سردار قلابی حاج حسین مقدم 2 ساعتی نطق فرمودند( قبل از این که بخواهم در مورد نطق ایشان صحبت کنم خواستم این را بگویم که ایشان مقصر است و اشتباه کرده چون گول امیر نیک افروز را خورده و تمامی صحبتهایی که مقدم میکند در خصوص مسکن و به نوعی کار کردن با این سرمایه درست بود و ایشان واقعان میخواست این کار ار انجام دهد ولی نگذاشتند و خیلی ها ایشان را تهدید کردند که اگر بخواهید در بحث های دیگر میگویم که صلاحی با همکاری امیر نیک افروز چه کار کردند و ایشان را در ابتدای گالف بیرون انداختند. القصه ...

و گفتند که ...ما میخواهیم شرکت تعاونی مسکن تاسیس کنیم و به تمام لیدر ها یی که مشکل مسکن دارند خانه بدهیم . و یک فرمی که از قبل تهیه کرده بودند را جهت پر کردن به همه دادند. وی در فرمایشات خود گفت : نقل از قول معاونت بانک مرکزی جمهوری اسلامی ، بانکها در سال، با پول سرمایه گذاری مردم 800% سود برداشت میکند پس 20% ما شدنی ایست. ما دستگاه پزشکی وارد میکنیم 25 هزار دلار و به بیمارستان شهید بهشتی میفروشیم 250 هزار دلار
ما حواله سیمان میخریم تنی 70 هزارتومان از کار خانه که بیرون می آیم میفروشیم 120 هزار تومان در عرض چند دقیقه.

قسمت پنجم

ما بالگرد از صنایع هوایی اجاره میکنیم ساعتی 40 هزار تومان به سکو های نفتی اجاره می دهیم ساعتی 120 هزار تومان.
ما با فرانسه قرار داد 90 کارخانه بازیافت بسته ایم که کود شیمیایی تولید میکند . آشغال را میخریم کیلویی 10 تومان کودش میکنیم و میفروشیم کیلویی 70 دلار
و این کمپانی با جمع کردن سرمایه های خرد کار های کلان انجام خواهد.
و از این نوع حرفها و تمام لیدر ها هم باور کردند چون همه چیز را امیر نیک افروز درست برنامه ریزی کرده بود. و جلسه بدون مشکل تمام شد.
بعد از همایش اسوه امیر نیک افروز بر این باور شدند که حالا که ما از حسین نادری استفاده مونو کردیم دیگر احتیاجی به او نداریم . و امیر هم جلو نیامدند و حسن صلاحی کجور وکیل به اصطلاح قانونی گالف را جلو انداختند . صلاحی کجور ، امیر نیک افروز و حسین نادری را دعوت به دفتر خود کرد حسن صلاحی با نامردی تمام و طمع به سود بیشتر حسین نادری را تهدید کرد که اگر خود را کنار نکشد عواقب بدتری در انتظار اوست حسین نادری هم مثل پینوکیو گول خورده بود و راهی به غیر از کنار ه گیری نداشت و آرش نوزاد ماهیانه مبلغی به او میداد و این مبلغ زیر 2 میلیون تومان بود. اونهم با صد بار زنگ زدن و منت .
امیر نیک افروز که سالیان سال با حسین نادری رفیق بود و بعبارتی داداش صیغه ای هم بودند ، و رفت و آمد خانوادگی هم داشتند و با هم بچه محل هم بودند او هم به حسین نادری خیانت کرد و رفت پشت حسن صلاحی کجور سنگر گرفت تا نکنه ترکش این ماجرا گریبان گیر او هم شود. و حسین نادری تا اوایل آذر سال87 هیچ خبری از او نبود و ایشان در بایکوت بسر میبرد. تا چند ماه بعد از همایش اسوه پنل ادمین دست امیر نیک افروز بود (پنل ادمین = یعنی مدیریت سایت )چون خودش تمام کار های گالف را انجام داده بود و خود را صاحب آن میدانست . علی کرباس فروشان و آرش نوزاد در خواست پسورد سایت را از نیک افروز خواستار شدند . امیر هم که کلی زحمت کشیده بود گفت نمی دم و هر روز سایت را دان میکرد یعنی خاموش میکرد و روی صفحه سبز رنگ سایت نوشته می شد که در حال بکاپ گیری می باشد.

علی کرباس فروشان او را تهدید کرد و گفت به صلاحی میگم و 100 نفر از مالباخته های سوئیس کش را جمع میکنیم و جلوی مجتمع قضایی ساری پلاکارد میزنیم که امیر نیک افروز کلاه بردار است . امیر هم ترسید و کل سایت را به آرش تحویل داد. و در اینجا امیر نیک افروز شغل جدید خود که بلبل بودن بود تحویل گرفت .

امیر نیک افروز راست میگوید که از کسی پول نگرفته حتی یک دلار چون اون جزء سهام داران و موسس این سیستم بود و در صد میگرفت . و من اینجا از آقای آرش نوزاد بعنوان یکی از بازماندگان این سیستم خواهش میکنم بگوید امیر چقدر پول از شما گرفته . همون چیزی را بگو که جلوی اباذر احسان علوی مظفر و خود امیر گفتی را بگو .... ایشان چقدر پول گرفت و چقدر به مردم سود پرداخت کرد. آرش دیگه بسه میخوام دهنتو باز کنی اگر چیزی هم بضرر من است خواهشا" بگو - برام باکی نیست. بزار خیال همه را راحت کنم که خیلی حرفا تو ذهنشون نمونه امیر با تو ام - تویی که صد بار گفتی اباذر باباش چکاره بود – با تو ام . من پاسپورت برای حاج حسین گرفتم من هتل استقلال را گرفتم من سورن را گرفتم من 20 ماه برای گالف کار کردم من با شما نشستم و هر کاری که شما کردید من هم کردم . آیا چیز دیگری هم در ذهنت هست تا برایت بگویم . دنبال آتو از من نباش من کاری که کرده ام را انکار نمی کنم من گناه کارم این تو هستی که خود را بچه مثبت و قدیس میخوانی .

قسمت ششم

ادامه مطلب : بعد از شش ماه از گالف گذشتن روزی امیر نیک افروز به دفتر من آمد و گفت که حاجی بزرگه به من گفته که باید حواله هایی که به بالا زدید را از این به بعد گزارشش را به نیک افروز دهیم . خوب من هم تماسی به نوزاد گرفتم و این مطلب را عنوان کردم و به دکتر گفتم که حاج امیر نیک افروز این را مطرح کرده است و آرش گفت (اعینن همین را گفت )گوه خورد مرتیکه بی شرف حرف اون مرتیکه دزد را گوش نده . خوب من هم تعجب کردم تا دیروز حاج نیک بود حالا همه چی عوض شده .
بنده چندین بار به آرش نوزاد ساعتها تلفنی تماس میگرفتم و در خصوص شرکت صحبت میکردم و میگفتم آیا با این پول کار میشه و ایشان هم جواب مثیت میدادند.
در صدد این بر آمدم و میهمانی سورن گرفتم . دو مرتبه در سورن مهمانی گرفتم و حدودا" دور بر خودم و تیم خودم را دعوت میکردم بار اول 100 نفر که هر کسی دعوت شده بود 2 تا 3 نفر میمان ناخوانده هم می آورد که خیلی بد هم میشد چون جا دیگر نبود و غذا هم به مشکل میخوردیم . و تریبونی هم نبود که کسی صحبت کند . فقط می آمدند و غذا میخوردند و با هم صحبتی میکردند.
و با دوم هم به همین صورت بود .
در خصوص میهمانی هتل استقلال . بنده مجوز قانونی کانون نخبگان را داشتم و العان هم مدارکش موجود است . میخواستم بچه هایم را دعوت کنم و حدودا" 180 نفری میشدند . سالنی که میخواستم بگیرم 200 نفر بیشتر جا نداشت . آرش تماس گرفت و گفت که میتونی 150 تا زیاد کنی گفتم ببینم رفتم سالن تالار را عوض کردم . و سالن بزرگتری گرفتم .
150 نفر دادم به آرش نمی دونم تیم کی بود من بچه های گالف را زیاد نمی شناسم ولی اونها من را خوب میشناسند.
150 نفر هم بچه های خودم بودند
وحدت هم گفت برای من مهم است میتونی 200 تا به من بدی من هم گفتم تو هم بیا
نصری هم گفت برای من مهم است میتونی 150 تا به من بدی من هم گفتم تو هم بیا
تیم سیامک هم گفت برای من مهم است میتونی 150 تا به من بدی من هم گفتم تو هم بیا
و هر کس پول تیم خودش را خودش پرداخت کرد . و هر لیدری مسئول تیم خودش بود . وجلسه با تلاوت قران شروع شد و استاد حلت سخنرانی کرد و گروه تباشی برنامه سرودی اجرا کردند و بعد تمام شد. در انتها آقای نیک افروز بدون این که با کسی و حتی بنده که میزبان این مجلس بودم مشورت نکرد و رفت بالای تریبون به مدت 2 دقیقه در مورد گالف صحبت کرد که بنده به حدی حالم خراب شد که برایم آب قند آوردند چون این مراسم گالف نبود همایش نبود صحبتی از گالف نبود بغییر از صحبت های امیر نیک افروز. در خصوص تعداد مدعووین 800 نفر دعوت شدند و 1017 نفر آمدند . فاکتورش در هتل استقلال موجود میباشد. 217 نفر مهمان ناخوانده داشتیم .

حالا خواننده عزیز ،اگر تو را به یقین می رسوندند امروز تو جای من بودی .

امیر جان خیالت راحت شد در خصوص هتل استقلال متوجه شدی که کی ما را به ایمان رسانده بود – متوجه شدی من احمق گول تو را خوردم . نتنها من حتی لیدر های گنده تر از من هم گول تو را خوردند . هنوز یادم نرفته برج افرا را .. طبقه هفتم لباس دیبلمات میپوشیدی و صحبت هاشمی رفسنجانی – تیم وکالت قضایی دولتی – سپاه پاسداران – سردار محسن – سردار فضلی – اون سردار های شهر ساری وووو
پسر، خوب داشتی الکی الکی پسر خوبی میشدی! نمی دونم این چوبو کی بهت داد تا این گوه هم بزنی. بقول خودت ما فراری هستیم و شما حاضر . پس برای انسان مرده تعیین تکلیف نکن .
امیر عزیز دهنت را ببند دیگه تو نظرات نبینمت به کسی توهین کنی دفعه بعد مطمئن باش مطالبی مینویسم که مادر زنت تا آبادان دنبالت کند.

سلام خدمت دوستان عزیز و اباذر
در مورد صحبتهایی که مطرح کردید باید بگم که حرف خاصی ندارم چون اصلا" جواب سوالات من نبوده و شما جواب سوال یه آدم بید که متاسفانه اینجا به اسم من کامنت میزاره - و من هم نمیتونم کاری بکنم چون شما هم میتونید بیاید اینجا به اسم من کامنت بزارید - و در جریان باشید که این کامنی و کامنتهایی که جنابعالی بهش جواب میدی از طرف من نیست .
.................
اما در مورد هتل استقلال هم من سوالی نداشتم و ندارم چون اگه اون همایش غیرقانونی بود من به دعوت ..... توش 2 دقیقه هم صحبت نمی کردم . صحبت من هم حتما" یادتون هست که خوش آمدگویی بود ولی چون دوستان گالفی هم بودند یه خیر مقدم گالفی گفتم . خود من هم همه جا مطرح کردم که این همایش با مجوز و قانونی بوده و اگه یادت باشه من در جریان پیگیری مجوزش هم بودم ...
------------------
در مورد گول خوردن هم من همیشه و همه جا گفتم که اونی که منو گول زده محمد دروگر بوده که منو وارد سوییس کش کردثل بقیه بعد از 2 ماه مالباخته و من هم م


جالب اینه که توی ایم وبلاگ هم مثل گالف که من رو تابلو کردن و به دروغ جاهای مختلف از من نام بردن (مثل همون پروژه تیم شمال که تو رو هم کرده بودن بالاسریه خودشون) یه سری آدم ... زاده میان اینجا به اسم من کامنت میزارن -


در مورد سپاه و سردار محسن و ... هم من در هیچ جایی از این کلمات و جملات استفاده نکردم و مثل همون قضیه بچه معاون وزیر بودنه که به دروغ دوستان میگن جنابعالی رفتی توی جلسات مطرح کردی


----------------------------


در مورد پنل ادمین هم که فرمودید دست من بوده اتفاقا" هم من هم بازجوهای پرونده و هم بازپرس محترم هم از آقای ضامنی پرسیدند و ایشون هم گفتند که دست آقای نوزاد بوده که البته شما هم خودت اینو میدونی ولی چون یه بی ناموسی میاد از طرف من اینجا مطلب ... شعر میزاره و فشارتو میبره بالا تو هم کلا" گالفو به من چسبوندیو منو کردی ادمین و ... که البته اونی که باید بدونه که من ادمین بودم یا نبودم میدونه و خود شما هم میدونی -


---------------------


در مورد هتل سیمرغ هم شما درست میگی من اون موقع توی گالف بودم ولی حتما" میدونید که بعد از همایش اسوه از گالف جدا شدم که البته این رو هم اگه نمی دونید میتونید از بازپرس و مسوول پرونده و آقای ضامنی و حاج حسین و آرش و ....... بپرسید و مطوئن بشید -


حالا اینکه من توی گالف نبودم و در عین حال ادمین بودم رو دیگه نمی دونم چی باید بگم

a-n گفت...



من در مورد اینکه شما چه جوری فکر میکنی در مورد من و در اواخر گالف هم به دروغ متاسفانه به برخی آدمهایی که اصلا" من نه دیده بودم نه میشناختم از من به عنوان بالاسری خودت یاد کرده بودی که واقع دلیلشو نمیدونم هنوز ولی این رو من به همه اووهایی که میشناختم گفتم که شما و خیلی از بچه هایی که اسمهاشون تابلو شد در عالم واقعیت پولی به دست نیاوردین -


اون امیرنیک افروزی که اینجا نوشته تو 50 درصد تخفیف روی حواله میگرفتی نمیدونم کدوم بی وجدانیه ولی پروژه تزریق پول به تیم امیر نصیری که حواله هاشو به شخص دیگه ای داده بود رو هرکی ندونه من میدونم که پورسانت خودت رو هم دادی رفت و واسه حل مشکل بقیه شون دنبال 150 تومن پول قرضی هم می گشتی -


-----------------------


تو خودت بهتر از هر کس دیگه ای میدونی که من توی چند نوبت به دلیل مسائل مالی از خودت پول قرض گرفتم - 1 تومن - 5 تومن و ..... پس من چه جوری ادمین این کلاهبرداری چند صد میلیاردی بودم اقا اباذر

a-n گفت...



در ضمن این رو هم بگم که قصد من حمایت الکی از تو نبوده و اصلا" هم تا به حال موضعی نگرفته بودم تا اینکه دیدم داری به کامنت هایی که من نمی نویسم و یکی میاد به اسم من مینویسه داری جواب میدی.


در ضمن در مورد وبلاگ نویسی سیاسی و غیر سیاسی هم این مساله شخصی هست و کسی به من نگفته وارد این حوزه بشم و پشت کسی هم قائم نشدم .


ولی از تو که بیشتر از بقیه منو میشناسی خواهش میکنم در مورد من مطالب غیر واقعی ننویسی و تشویش اذهان نکنی - من نه ادمین گالف بودم نه صاحب گالف . اینو اگه خیلی ها 30 درصد بدونن تو 300000000 درصد میدونی - یادته که صاحبین .... گالف و آقای ادمین و سفیرش و ..... میخواستن با من و تو به عنوان شورشی چیکار کنن . هر چند که هیچ .... نمی تونستن بخورن ولی کلا" میگم یادت که هست راجع به من و تو چقدر اینا سم پاشی کردن و توطئه کردن - یادته داشتیم توی مسیر قم میرفتیم این آقایون چه فشاری به من و تو و بیشتر تو آوردن -


با سلام اباذر هستم

خدمت دوست قدیمی جناب آقای نیک افروز
در مورد سوال اول که نقش شما در همایش اسوه و کلاسور و هدایا تبلیغاتی که شما میگویئد بنده تهیه کرده بودم ...
جواب : من اون موقع هیچ کسی را نمی شناختم فقط دکتر نوزاد را میشناختم و بعنوان میهمان بودم و تمامی هدایا تبلیغاتی را حضرت عالی با سردار مقدم خریداری کردید. و به بنده هم یک عدد کیف رسید- دست شما درد نکند. این را میتوانی از حسین مقدم و علی کرباسفروشان و آرش نوزاد بپرسی..

سوال امیر خان نقش شما در همایش حرکت ؟ همایش حرکت را آقای صلاحی گرفت و تمام مدارک هم موجود میباشد. از این که علی کرباس ترسو بود حرفی نیست. من که تنها نمی گم عالمی میگن علی کرباس ترسو و محافظه کار است. البته العان فهمیدم غیرتش خیلی بیشتر از توست .

بنده وقتی میگویم صدا و فیلم موجود است واقعا" راست میگویم در مورد مسائل خصوصی بنده عرض کردید. منشی دفترم عینا" مثل خواهرت بود پس درمورد خواهرت مطلبی نمی نویسم. در مورد خونه مجردی گفتید. بنده خونه مجردی نداشتم در ولنجک دفتر ی را اجاره کرده بودم اون هم به اسرار حضرت عالی که وقتی میخواستیم پنل ادمین را از دست آرش بگیریم شما گفتید که نیاز به یک دفتر امن داریم و اونجا را اجاره کردیم . از اونجایی که حضرت عالی ...........................................
امیر جان من که در صحبتهایم گفتم هر کاری که شما کردید بنده شاگردی شما را میکردم .
در خصوص سوئیس کش پرسیدید که میلیارد ها بالا کشیدیم . آدم اولاغ اگر من اون موقع اگر 1 میلیون پول داشتم دیگه ................................. . و می رفتم با اون پولی که تو میگویی یک خانه 50 میلیون تومانی برای خود میخریدم و العان آواره نبودم.
در مورد حواله ها - آرش نوزاد هنوز زنده است و بنده یک ریال موراوده پونتی با شما نداشتم چون در این سیستمی که طراحی کرده بودی کلاس به کلاس حواله نمی توانست بزند.و شما هم بالا سر بنده نبودید. اگر ...................................................
راستی چند روز قبل شوهر خانم سعیدی را دیدم . سلام رساند میدونی کیو میگم عکاس احمدی نژاد را ... یادت میاد . هیییی امیر خودت را در این لجنزار غرق نکن . و بهترین راه حرف نزدن است . مردم را خر فرض نکن و نگو هیچ کس نمی داند و فقط تو میدانی .

اگر ببینم باز بازی در آوردی تمام .....................................من نمی دونم اون کسی که این چوب را به تو داده چرا همون چوب را به سرت نمی زند . ................................................................... زنده میکردم . فکر کردی خیلی ......................................................... من تمام حرفهایم با دلیل و مدرک است . فعلا" نمی خواهم برایت باز کنم ولی این را بدان هیچ ظلمی ماندنی نیست .

آقای نیک افروز ... آرش نوزاد وعلی کرباسفروشان و خیلی های دیگر را مقصر کردی ولی بخدا وندی خدا قسم میخورم با دلیل و مدارکی که بنده جور کرده ام ثابت میکنم که مقام اول در مال مردم خوری تو بودی بعد صلاحی بود و بعد آرش و علی کرباس ... من هر آنچه که داشتم دادم و به نان شبم محتاج شدم اما توچی

من نمی دانم چرا آرش دارد با حرف نزدنش به همه خیانت میکند . آرش تو خوب میدانی اباذر رفیق امیر بود ولی نمی توانم این را تحمل کنم که ایشان بدروغ خود را بی گناهی جلوه میدهد و همه ما را گنهکار. و .........................اد . .......................ه . تو هم که با سپاه همکاری میکنی و دست کسی به تو نمی رسه . فکر میکنی اباذر فرار کرده و راحت شدی . نه عزیزم بنده یک روز به حضرت عالی گفتم اگر کسی بخواهد با آبروی بنده بازی کند گرده اش را میگیرم و با خود به قعر چاه میکشم . ........................................................................ من نمی خواهم افشا گری کنم چون خودت نوشتی نوشتم . بخدا قسم اگر بفهمم یک بار دیگر مطلب نوشتی جای خالی را پر میکنم

سینا گفت...
از مدیر محترم وبلاگ و اقا اباذر و امیر و .... خواهش میکنم در مورد این آقای سردار حاج حسین مقدم که توی اون همایش اسوه ماهایی رو که تا قبل از اون به هیچ وجه گالف رو قبول نداشتیم و میدونستیم مثل سوییس کشه و مانی گیم هست ولی به خاطر صحبتهای سردار مقدم که اتفاقا" توی آن همایش هم خودشو مقدم معرفی کرد و با خالی بندیهای فراوونو دستگاه سی تی اسکن و هلی کوپتر و .... آدمهای احمقی مثل منو خام کرد و در موقع نهار خوردن هم خود این سردار خیلی محکم به من و لیدرهام گفت که پشت این کار سپاه هست و بعد هم اون شیخ که فامیلش یادم نیست رو آورد اونجا و بعد اون ما شروع کردیم به حواله زدن به اون علی کرباس حروم زاده - علی کرباس هم که همش میگفت پشت ما به کوه بنده و این سردار مقدم رو با خودش می آورد میدون محسنی و....
-------------
از سردار حاج حسین مقدم میخواستم بپرسم که اون همایش اسوه رو چه جوری برگزار کردند - و ایشون توی همایش صدا و سیما چه جوری دوباره همه ما رو به ادامه کار امیدوار کردند و مهمتر از همه اینها شرکت اسکای وی که در واقع ما توی این شرکت نابود شدیم رو چه جوری به نام خودشون ثبت کردند و چقدر پول ثبت این شرکت رو دادند -
واقعا" خدا لعنتت کنه حسین نادری که تو با ... خل نشون دادن خودت و مظلوم نماییی همه رو ... کردی و من دست روی قرآن میزارم که تو بودی که همه گالف رو به خاک سیاه نشوندی - با لباس سرداری و اسم مستعارو همایش اسوه و همایش صداوسیما و تاسیس شرکت اسکای وی و ..... (ادامه دارد)


سینا گفت...
آقای سردار نادری که از روز اول و توی هتل سیمرغ (به قول آقا اباذر) حضور داشتی و شرکت نجم الثاقب رو هم که معلوم شد صاحب و همه کارش جنابعالی بودی (مدیر عامل و همه کاره و ... ) همایش اسوه رو هم که کلا" جنابعالی زحمتشو کشیدی همایشی که شروع گالف بود و مخ همه رو زد و ماها به پشتوانه سپاه !!! کارو شروع کردیم - پاسپورت جعلی هم که واسه خودت به یه اسم غیر از حسین نادری و اسم دومت سردار مقدم گرفتی وبا اسم سومت چندین بار (نه یکبار)به شهر دبی با عهد و عیال رفت و آمد کردی - شرکت اسکای وی مونتری رو هم با اون همایش چند صد میلیونیش که باز هم تو توی اون همایش احمقانه با یقه شیخی رفتی بالا شرکتی رو که خودت به ثبت رسوندی و بابتش از رئییست آرش نوزاد 100 میلیون تومن پول گرفتی و گفتی جشن تولد 50 سالگی خودتو در حالی که توی همایش 18 سال !!! سن داشتی میخواستی توی اسکای وی جشن بگیری !!!
توی صدا وسیما و کافی شاپ سان سیتی سر میردامادو دفتر .... هم که دهن ما رو .....
بعدش تو مالباخته و گول خورده ای؟؟؟
مرد حسابی من و لیدرهام منتظریم ببینیم دادگاه اون ریشهای مسخره جعلیتو کوتاه میکنه یا نه وگرنه با شمشیر 2 لب اول ریشتو کوتاه میکنیم بعدش ..... رو کوتاه میکنیم
دادگا اگه بخواد درست به قضیه رسیدگی کنه در واقع صاحب اسکای وی و گالف تو هستی جناب سردار نه اون آرش نوزاد دزد ام اسی
سینا گفت...
سوال : نظر شما در مورد مالباخته زیر چیست و اصلا" ایشان عضو گالف بوده اند یا وست ویژن؟
لطفا" با توجه به کلمات زیر پاسخ دهید
-----------------------
حسین نادری
حاج حسین
حسین مقدم
سردار نادری
سردار مقدم
هتل سیمرغ
سردار حاج حسین نادری مقدم
استفاده مکرر از پاسپورت جعلی
اسم پاسپورت : !!!!! نامعلوم
برگزارکننده همایش اسوه
موسس شرکت نجم الثاقب
جعل عنوان سپاه قدس
برگزار کننده همایش صداوسیما
تاسیس و راه اندازی شرکت اسکای وی مونتری (که همه رو به ... داد)
اعطای نمایندگی اسکای وی در کشورهای مختلف
سخنران اصلی همایش جمیرا بیچ
سخنران اصلی و همه کاره همایش اسوه
برگزار کننده دهها جلسه به عنوان مدیرعامل اسکای وی
 .............
الف) ایشان مالباخته هستند
ب) ایشان فی سبیل لله مردم رو به ... دادن
ج) نیت ایشون از به ... دادن مردم خیر بوده
4) ایشان مدیر عامل و موسس و بنیانگذار گالف و اسکای وی -برگزار کننده همایش سیمرغ و اسوه و صدا و سیما و جمیرابیچ نبوده اند - صاحب پاسپورت جعلی - جاعل عنوان سرداری - سخنران و همه کاره گالف و اسکای وی نبوده اند و در واقع ایشان گول خورده و مالباخته هستند!!



با عرض سلام
بنده يكي از كسايي هستم كه در اكثر جلساتي كه امير نيك افروز صحبت ميكرد حضور داشتم و مستقيما با اباذر كار ميكردم و خدا را شاهد ميگيرم و به جان عزيز ترينم قسم ميخورم كه تمام مطالبي كه مينويسم چيزهايي هست كه خودم ديده ام و از كسي نشنيده ام.آقاي نيك افروز بنده نه قصد توهين به شما را دارم و نه قصد تخريب شما را. اما ميبينم كه شما خيلي راحت زير همه چي زده اي و حتي يك سر سوزن هم خودت را مقصر نمي داني كه خيلي بد ميباشد و يه جورايي همه را عصبي ميكنه البته نميدانم شايد هدفت همينه كه همه را عصبي كني.در مورد مطالب اباذر بايد اين را عرض كنم كه خوشبختانه يا متاسفانه تمام يا حداقل مواردي كه بنده و ساير افرادي كه با من به دفتر اباذر ميرفتيم و از ازنزديك ميديديم صحت دارد.من خودم به عينه شاهد هستم كه اباذر ميگفت كه من خونمو فروختم و گذاشتم تو اين سيستم ولي شما اين كارو نكنيد چون وقتي كه من اين كارو كردم 5 ماه خواب نداشتم شما طوري ريسك كنيد كه شب سر راحت رو بالش بزاريد شما به اندازه موبايلتون ريسك كنيد كه خود شما در جلسه اي به اين موضوع معترض شديد و گفتي كه اين چه حرفيه كه تو ميزني؟ همه را تشويق كنيد كه با مبلق بالا سرمايه گزاري كنن و رو به ما كردي و گفتي شما هم بايد مبلق سرمايه گذاري خورتان را افزايش دهيد چون هر كي بخواد سرمايه گذاري كنه اولين چيزي كه ميپرسه اينه كه خود شما چقدر سرمايه گذ اري كرديد كه اگه اين مبلق كم باشه اونا به سيستم شك ميكنن.در ميهماني قبل از اسوه هم كه در رستوران جوجك بود حاظر بودم و ديدم كه شما با آقاي مقدم تشريف آورديد به طوري كه همه فكر ميكردن شما بادي گارد ايشان هستيد.در اون ميهماني شخصي كه در كنار من نشسته بود از شما سوال كرد كه اگر اين سايت مثل s-c بسته شود تكليف چيست؟ كه شما به سراحت گفتي كه اين سايت بسته شدني نيست و s-c حماقت كرد كه سايتو پائين آورد و اگه سايتشو پائين نمي اورد هنوزم پول حواله مي خورد .شما در اون ميهماني عنوان كردي كه ما ادعا ميكنيم كه گالف با ساير سيستما فرق ميكنه و اين فرقودر سمينار ثابت خواهيم كرد.آقا امير در يكي از جلسه ها سيامكمير به شما گفت امير اما شما با لحن بر افروخته به مير گفتي كه به من امير نگو من دكتر سپهري هستم دكتر اشكان سپهري اما در سايت اينطور عنوان كردي كه امين ابراهيمي اين اسم را براي شما گذاشته. آقا امير يعني شما انقدر حرف گوشكن بود
آقا امير شما كه انقدر حرف گوش كن بودي چرا وقتي ازت ميخواستن كه سود عقب افتاده تيم شمالو بده گوش نمي كردي؟ آقا امير شما در رستوران جوجك عنوان كردي كه بعد از سمينار تابلوي giigرا بزرگ درست كنيد و بزنيد رو سر در دفترتون چون ميخواد قانوني بشه .آقا امير برادرانه بهت ميگم سعي كن كه با مردم باشي چون هيچ قدرتي نميتونه با اون مقابله كنه.ديدي كه همونايي كه پشتت بهشون گرم بود چطوري خودشون گرفتار شدن.يادت تو يكي از جلسات گفتي كه اگه تو اين نظام كسي بتونه به من حرف بزنه كه ديگه هيچي.پس چي شد كه براي يك مدت نسبتا طولاني بازداشت موقت بودي؟حسن صلاحي كه ميگفتن كارت پرچم داره همه ديديم كه چي شد.چون مقابل سيل عظيم مردم ميخواست بايسته.نمخوام از اباذر طرفداري كنم ولي آدم بايد انصافو در نظر بگيره اباذر انقدر مرد هست كه اشتباهشو گردن گرفته .اباذر اگه ميدونست اين سيستم چيه مثل بقيه اونايي كه ميدونستن نه به كسي رسيد ميداد و نه به كسي اجازه ميداد كه پول تو حسابش بزنن.اباذر انقدر مرد هست كه قبول كرده كه از مجموعه پول گرفته و اونو داده بالا اما امثال شما اصلا قبول ندارن كه از كسي پولي گرفته ان.آقا امير خود شما از هركسي بهتر ميدوني كه جدا شدن شما بر ميگرده به بعد از عيد اونم نه به خاطر اين كه به ماهيت سيستم پي برده باشي و دلت براي مردم بسوزه(چون اگه اينطور بود ترمو هاسو بالا نمي اوردي)بلكه به خاطر اين بود كه به اون پولا قانع نبودي و پول بيشتري ميخواستي.آقا امير شما فقط شب عيد 350 ميليون تومان از آرش پول گرفتي(به گفته خود آرش) شما در جلسه اي عنوان كردي اگه يك نفرو در گالف ديديد كه از من بالا تر باشه من يك ميليارد ميدم –اون بالاي گالف اگه پشه تكون بخوره من ميفهمم و.... پس چي شد اون همه پشت گرمي و اقتدار كه حالا براي نجات خودت همه را انكار ميكني ؟ تنها چيزي كه ميتونم بهت بگم اينه؟ كه خدا بهت رهم كنه...

امیر نیک افروز گفت...

آقای اباذر و ناشناس و ........... این شخصی که به اسم امیر نیک افروز پیام میزاره من نیستم .
و یه نفر به صورت غیر واقعی از اسم امیر نیک افروز پیام میزاره - هر چی هم بهتون میگم که ظاهرا متوجه نمیشید
ایمیل من هست amirnikafrooz@gmail.com هر کی پیغام داره به من ایمیل بزنه - من اینجا پیغام و کامنت نمی زارم - جز این پیامهایی که با a-n گذاشتم . دیگه هم نمی زارم یعنی دوباره کسی نیاد ایندفعه با a-n پیام بزاره
 دوست عزیزی هم که به اسم ناشناس پیغام گذاشتید من نه خودم رو بیگناه میدونم و نه بی خبر - اگه اینطوری بود که دستگیر نمی شدم - ولی بهتره برخی دوستان هم یک کلاغ 40 کلاغ نکنند چون بچه های وزارت اطلاعات میدونن که کی خورده و کی نخورده پس الکی تشویش اذهان نکنیم
آقا اباذر در مورد منشی هم تا اونجایی که من یادمه شما یه منشی داشتی اونم مرد بود اسمشم شهرام بود - در مورد کدوم دختر شما صحبت کردی -

برو بچه های نتف همیشه زنده گفت...

خیلی خوبه که مسئول با انصاف این سایت اجازه مبده این اطلاع رسانی انجام بشه و ما شخصا از ایشون تشکر میکنیم.
اما ما با نظر ناشناسی که نظرش این بود تمام این بدبحتبها عاملش نوزاد هست موافقم هستیم.
اما ما تو این مطالب اخیر فقط اسم نیک افروز یا اباذر با کرباس یا صلاحی و حسین نادری و ... شنیدیم.
و خوشبختانه به علت درایت احسان کریمی هیچ اسمی از ایشون و لیدرهای باهوش ایشون مطرح نیست البته دلایل زیادی برای این هست که ما به چند نکته مهمش اشاره میکنیم.
احسان کریمی ,حمید علوی,مظفر,حدادیان,آتیلا,ارژنگ,مهبود و و....
به کمک ارتباط خوب آرش با اونها ,خیلی زودتر از بقیه تیمهای اصلی مثل اباذر و طهماسبی در همون همایش دبی یا شایدم زودتر از طریق آرش متوجه شدن داستان چیه و برعکس بقیه که فکر میکردن کار مال دولت,سپاه,اطلاعات ...هست دیگه ورودی نزدن و خیلی زیرکانه تیماشونو یا شیفت کردن سمت دیگه ویا با گرفتن دیتا بیس و انداختنه افسار هرتیم گردن لیدر میانی تیم (مثل مهبودو ...)با عنوان اینکه با تیم تسویه کردن با این شگرد که فلان تیم بهتر از ماست و یه جوری لیدرهاشون تحریک میکردن که حالا اگه میخوای بری فلان تیم باید یه نامه یامتن به ما بدی که ما باهات تصفیه کردیمو(کاری که با تیم ما کردن و مارو یه جای دیگه شیفت کردن) بقیه رو هم با آوردن 5 یا 6 سایت دیگه از گردنشون باز کردن وبا کرباس رفتن ارمنستان و وقتی با ( فشار روی اطرافیان و خانواده از طرف مالباخته ها و اطلاعات) مجبور شدن بله مجبور شد که بیان ایران خودشون رو تحویل بدن ( حتما" هم همه اموالشن رو به اسم این و اون زدن)با زرنگی با عنوان مالباختگی و اینکه با تیمهاشون تصفیه کردن و با کمترین وثیقه و بازداشتی تونستن از مهلکه فعلا جون سالم در ببرن و من شخصا بهشون افتخار میکنم و اگه ما قرار باشه دوبار جائی سرمایه گذاری کنیم مطمئنا با اباذر شروع نمیکنم و با احسان کریمی شروع میکنم.
در کل اینم بگیم الارغم این شلوغ کاریها بهتر همه جمع بشین دور هم چه پول درآوردهائی مثل اباذر و ماکان نیک افروز و سروش و طهماسبی و سعید و وحدت و میثم و سینا و اکبر و امیر نصیری و ملک و سروش و چه مالباخته هائی!!!!!!!!! مثل امین ضامنی(دکتر ارسلان) حسن صلاحی کجول و کرباس و فراز و احسان کریمی و حسن نادری و هاشمی مهر و فرید و حمید علویو سلمانو حمید مظفر و فرهاد جعفری و مهرداد حدادیان و مهبد و ارژنگ و ...
دور هم جمع بشین و یه جورائی خودتون آرش نوزاد حروم زاده رو بکشونین ایران تا مشگل همتون حل بشه.

امیر نیک افروز  گفت :
با سلام آقا اباذر مثل این که بنده چیزی به شما نمی گویم روی شما زیاد تر میشود و میخواستم این را بگویم که من نمی دانم این صدا ها را کی تقلید میکندولی این را بدانید که من نیستم و دیگران دارند برای من پاپوش درست میکنند.من با چه زبانی بگویم من در گالف نبودم و نیستم اونهایی که میگویند من از کسی پول گرفتم بیان با سند ثابت کنند .در ضمن هر کسی که بخواهد خصوصی مکاتبه کند این ایمیل من است amirnikafrooz@gmail.com

احسان کریمی گفت...
سلام خدمت همه دوستان بنده احسان کریمی هستم وصرفا این پیغام را گذاشتم که دوستان قدیمی در جریان باشند که بنده برای اولین بار دارم در این وبلاگ پیغام می گذارم واین راهم بگویم جناب اباذر بنده در ریز داستان همایش هتل استقلال نبودم که بخوام اینجا برنامه های ریزشو به اسم خودم پیغام بگذارم.دوستان لطف کنند اگر پیغامی هم می گذارند به اسم واقعی خودشان بگذارند.و من از این ثانیه هیچ پیغامی در این وبلاگ نمی گذارم .واگر پیغامی به اسم من دیدید بدانید صرفا سوءاستفاده می باشد.ایمیل من را آن دسته از دوستان قدیمی دارند اگر کاری داشتید می توانید ایمیل بزنید siavashrostami32@gmail.com

مدیر وبلاگ :
خودتان قضاوت کنید بنظر شما چه کسی درست میگوید چه کسانی مقصر بوجود آمدن این سیستم ابصار گسیخته هستند .
راستی چرا خیلی ها برای این که جواب ندهند از واقعیت فرار میکنند و ایمیل خود را به خوانندگان میدهند. دوستان مالباخته منتظر نظرات شما عزیزان هستیم.